/ روز ِستاره دار /


 با دیدار دوست ِ عزیزم "رها "/" ... " شروع شد .. /


قرار ِ ما میدون ِ هفتم تیر , ایستگاه مترو . / حالا بماند ک دیر اومدی و خواب موندی و اینا :-" /

مقصد : همون شرکت ِ الاخ ِ بی تربیت >:P / ک دوستمو کفری کرد -85-  


- تو روحت ک هی قدم میزدی و منم مث جوجه اردک دنبالت میکشوندی >:p .. با اون لپتاپ خرت >:P .. -


همون پارک گمنام ِ و اون آقاها :-" و بهدشم پارک لاله و دیدن ِ صحنه های خاک برسری -68- / اون های بای ـات کپک زد بریزشون دور :|


-/ قدم زدنمون تو پارک لاله رو دوس داشتم رها + دیدن ِ بچه های تئاتر ک تو دوسشون داشتی .. / حرفامونو یادته ؟! / من ک یادم نیس :| فقط میدونم همش تو حرف زدی :| .. :-" ..


کـــــات


پیش به سوی انقلاب  : در ب در دنبال کتاب ِ یک عاشقانه ی آرام و بلخره یافتنش #:-s


سالها منتظر ِ تماس ِ نیمااا 8-> :دی و آخرم نیومدنش :| / و در آخر بستنی و ریختنش رو لباست :-"


اصل کاری باشه : هدیه ای ک بهم دادی و خیلی خیلی خوشحالم کردی و در واقع ناراحت :ط :ط :ط



- - - -

شکر خدا رسیدم به دعای عرفه و تونستم حداقل دعا رو بخونم .. بعدشم ک اون جشن نــامــزدی ِ بامزه -138-

- - - -

روز ِ شلوغی ک سبز بود و پر برکت و خالی , شاد بود و پر از خستگی ..



ستاره ی روزم : " رها " 


بیاد موندنی ِ من :ط



پ.ن : شوما فک کن این پست به تاریخ ِ سه شنبه بیست و سوم مهر نوشته شده ..


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد