بهمین سادگی ک نمیشود گفت و ولگرد شد ، تو را چه به دارما و همینگوی / برای تمرین کمی با پدر همراه شو ، مدتیست نفسش میگیرد ، شب به شب اسپریوا و سیگارش را معجون میکند و سر میکشد ، عرق میکند ، گُر میگیرد ، قهره میخورد ، دوش میگیرد / تا 4 این پا و آن پا میکند و در نهایت میزند به خیابان / خیابان هم از بی پدری میگوید / خیابان هم از بی پدری میگوید
نوشتنم بهانه است
پیامم بهانه است
برای
یافتن حوایکه در پی آدم است
@}--